همسفر مسیر

ساخت وبلاگ
به نام پادشاهم...

سلام. 

من شازده کوچولو هستم. شازده ای که مدتهاست از قصرش دور افتاده. از پادشاهش دور افتاده. می خواد امتحان پس بده. امتحانی که هر شازده ای برای اثبات شایستگیش باید اون رو پشت سر بگذاره. 

دارم امتحان میشم. پادشاهم اینطور خواسته و من فرمانبردار امر او هستم. سالهاست که دارم سعی می کنم تا از نقشه ای که بهم داده بود پیروی کنم و مسیرم رو ادامه بدم. ولی یه روز نقشه ام گم شد!

بین هیاهوی مردم، بین این شلوغی و همهمه! 

هر کس می خواست یه آدرسی بهم بده، می خواست مسیرم رو بهم نشون بده. مسیری که خودش رفته بود ولی به هیچ جا نرسیده بود. میون اینهمه نرسیدن، منم گم شدم. منم نرسیدم. میون اینهمه مسیر، یکی نقشه رو گرفت که راهنماییم کنه، ولی دست بر قضا اون هم نقشه رو گم کرد. 

حالا، سالها بعد از اون اتفاق، هنوز هم توی مسیرم. مسیری که نمی دونم به جایی میرسه یا نه. دلم می خواد راه رو پیدا کنم. دلم می خواد نقشه رو پیدا کنم. هنوز یه چیزهایی از مسیرهای روی نقشه رو یادمه، ولی برای دیدن و ادامه دادن توی مسیر کافی نیست. 

پادشاهم، سالهاست که منتظرم نقشه رو به دستم برسونی. میگن یه وقتایی وسط راه یه همسفر رو همراه آدم می کنی. همسفری که توی مسیر تو در حال راه رفتنه. همسفری که چیزهای بیشتری از نقشه رو دیده و تجربه کرده. 

یه نفر رو انتخاب کردم، چون مسیری که میرفت رو دوست داشتم، منم سعی کردم تا توی مسیر اون قدم بذارم. هنوز که هنوزه داره جلو میره. من پشت سرشم و اون نگاهش رو برنگردونده. انگار که جز تو و مسیرش به هیچی فکر نمی کنه. کاش یه بار برگرده و منو پیدا کنه. دستم رو بگیره، تو چشم هام نگاه کنه و لبخند بزنه. بعد من رو کنار خودش جا بده و قدم برداره. 

قدم بزنیم، باهم توی یه مسیر... 

به امید تو پادشاه من... 

شازده کوچولوت.

آسمونی باشید

+ نوشته شده در شنبه هفدهم تیر ۱۳۹۶ساعت 3:33 توسط تنها شازده کوچولو... |
سفرنامه شازده کوچولو...
ما را در سایت سفرنامه شازده کوچولو دنبال می کنید

برچسب : همسفر,مسیر, نویسنده : dalonesweeb بازدید : 293 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 2:26